استاد محمود امامی نجف آبادی

نشر سخنان استاد محمود امامی نجف آبادی

استاد محمود امامی نجف آبادی

نشر سخنان استاد محمود امامی نجف آبادی

بسم الله الرحمن الرحیم

در این وبلاگ قصد بر آن داریم تا سخنان حضرت استاد محمود امامی نجف آبادی (از شاگردان استاد علامه حسن زاده آملی) را خدمت سالکان کوی حقیقت تقدیم بداریم

طبقه بندی موضوعی
بایگانی

۲۶ مطلب با موضوع «اخلاق» ثبت شده است

۱۴
تیر

بسم الله الرحمن الرحیم


گفته شد کافر کسی است که محجوب و مستور باشد، کفر یعنی ستر. کسی که محجوب و مستور از خداوند تبارک و تعالی باشد، کافر است.

در سوره کافرون به حضرت خاتم صلی الله علیه و اله خطاب است که به کافرین بگو من معبود شما را عبادت نمی کنم و شما هم معبود مرا عبادت نمی کنید.

عبادت یعنی اطاعت فرمان. من از معبود شما اطاعت نمی کنم، شما هم از معبود من اطاعت نمی کنید.
معنای دیگر عبادت این است که من معبود شما را نشان نمی دهم، شما هم معبود مرا نشان نمی دهید.

من عکس خداوند تبارک و تعالی هستم و او را نشان می دهم، شما عکس زمین و آسمان و مافیهما هستید و آنها را نشان می دهید


استاد محمود امامی

۱۴
تیر

بسم الله الرحمن الرحیم

امام کسی است که به أمر هدایت می کند یعنی آدم را به ملکوت عالم می برد، یعنی باطن عالم. ملکوت عالم آنی است که به دست خداوند عالم است و مُلک خداوند همانی است که از عالم ظاهر است. پس امام انسان را به ملکوت عالم هدایت می کند.
گفتیم امام کسی است که هرجا رفت مأموم به دنبال او حرکت می کند او چون پیشواست.

اندیشه آدم متفرراست وامام اندیشه آدم را جمع می کند بعد از جمع کرد متوجه ملکوت عالم ومعراج می کند. همان طوری که درنماز جماعت به امامی اقتدا می کنیم وقتی به رکوع می رود به رکوع می رویم و وقتی به سجده می رود به سجده می رویم، امام اندیشه آدم را از مُلک عالم به ملکوت عالم می برد.

استاد محمود امامی

۱۴
تیر

بسم الله الرحمن الرحیم


امام می خواهد ما را به بسم الله الرحمن الرحیم ببرد.

معنای اینکه من الان درملکوت هستم این است که، آدم عبارت است از اندیشه نه بدن، لذا بدن آدم به جایی نمی رود، چون الان که امام صادق(علیه السلام) حضور فیزیکی ندارد، پس وقتی ما به اندیشه امام علیه السلام  اقتدا کردیم، اندیشه او امام من می شود.

اندیشه امام دربسم الله الرحمن الرحیم است پائین نیست و در ملک نیست بلکه در بالاست، معنای امامت أئمه امامت درملکوت عالم است. وقتی معنی ملکوت را فهمیدیم، معنای "امام به حق" راهم می فهمیم.

این که أئمه درامتحانات الهی خوب امتحان می دهند دلیلش اینست که  اندیشه آنها ملکوتی است ولی اگر اندیشه آنها مُلکی می بود از امتحان خوب خارج نمی شد.

ملک یعنی حجاب. پس امام باید ملکوت را دارا باشد تا بتواند به ملکوت هدایت کند. پس أئمه اثنا عشر از وقتی که امام بودند درملکوت عالم بودند طبق آن روایت که « الحسن والحسین امامان قاما أوقعدا» یعنی چه در راس کار باشند یا نه امام به حق هستند و ملکوتی هستند.
آدم وقتی در ملکوت بود سزاوار امامت است و وقتی در مُلک است دیگر سزاوار آن نیست.

استاد محمود امامی


۱۴
تیر

بسم الله الرحمن الرحیم


آنی که درملکوت و باطن عالم که عبارت از معاد انسان باشد که همان بسم الله الرحمن الرحیم  است و آن آخر انسان است، او سزاوار امامت است و ما مأموم او باشیم.

منی که می خواهم او پیشوای من باشد و ملکوتم شکوفا بشود، مثل طفلی که وقتی هفت سالش شد آماده مدرسه رفتن شد و قابلیت پیدا می کند تا علم بیاموزد هر کلاسی که می رود یه قابلیت پیدامی کند.

آدمی که قابلیت رفتن به ملکوت راپیدا می کند باید شرایطی داشته باشد، عاقل باشد، بالغ باشد دیوانه نباشد و سالم باشد وجنون ادواری نداشته باشد. چنین کسی که می خواهد به ملکوت برود نیاز به کسی دارند که درآن ملکوت و باطن عالم هستند مثل مدیر کاروان حج که راه را رفته و بلد است می آید و دیگران را به حج می برد. حالا که من بالغ شدم و می خواهم به ملکوت بروم نیاز به قائد و پیشوایی دارم، این پیشوا دست من را می گیرد و به ملکوت عالم وارد می کند.

استاد محمود امامی

۱۴
تیر

بسم الله الرحمن الرحیم

در کلیه عبادات قصد قربت، شرط است.
نیت قربت یعنی اینکه چون خدا فرموده است، چون او مولا و من بنده او هستم، امر او را انجام می دهم، همین.
لذا قصدهای دیگر اگر ضمیمه شد به خلوص لطمه می زند و اینها چیزی برای انسان نمی آورد.

استاد محمود امامی

۱۴
تیر

بسم الله الرحمن الرحیم

نیت، روح علم و عمل ماست و اخلاص، روح نیت ما، پس باید حواسمان را جمع کنیم که نیت مان راخالص کنیم، حال چطور؟ باید به خودمان تحمیل کنیم، چون شیطان همیشه درکنار خودمان بلکه درخودمان حاضر است و باید قدم به قدم با او مبارزه کرد و هرجا که خواست نیت ما را از بین ببرد باید با او مبارزه کنیم، لذا بعضی ها به زبان می آوردند که : ما لشکر خدا هستیم و به امر اوکار انجام می دهیم و شیطان را طرد و رفض می کردند.

أعوذ بالله من الشیطان الرجیم یعنی پناه بردیم به خدا
یعنی شیطان همانجا آماده است یعنی خودمان حاضر هستیم. ولی اگر برای خودمان انجام بدهیم دراین صورت دیگر پناه به خدا نبردیم. مثل اینکه شمر أعوذ بالله بگوید وسر سیدالشهدا(علیه السلام)را ببرد او بیخود حرف می زند یا اینکه آدم بسم الله الرحمن الرحیم بگوید برای معصیت.

بسم الله الرحمن الرحیم آنجایی است که آدم در واجب و مستحب باشد، واجب و مستحب هم یعنی نه برای خودش بلکه فقط برای اطاعت خدا ، وقتی اینطور بود آدم به تدریج به سمت اخلاص حرکت می کند.

استاد محمود امامی


۱۴
تیر

بسم الله الرحمن الرحیم


راوی ازحضرت امام صادق علیه السلام پرسید که چه عملی ازهمه اعمال أفضل است ؟
حضرت فرمودند:
ما أعلم بعد المعرفة أفضل من هذه الصلاه
معلوم می شود که أفضل اعمال معرفت خداوند متعال است چون مرتبه آن را مقدم برنماز ذکر کردند، درحالی که نماز خودش معیاراعمال دیگر است که إن قُبلت قُبل ماسواها وإن رُدّت رُدّماسواه ا،درعین حال معرفت مقدم برآن است چون نماز بدون معرفت نماز نیست.
پایه همه عبادات، معرفت خداوند تبارک وتعالی است.

استاد محمود امامی


۱۴
تیر

بسم الله الرحمن الرحیم


نیت ما در اعمال، باید قصد قربت باشد، نیت را باید زلال کرد، وقتی نیت زلال شد آن وقت پایه ساختمان اعمال  ما پایه محکمی است، وقتی پایه ساختمان محکم شد بعد هر چه روی او افزوده می شود ساختمان محکم بنا می شود، ولی اگر ساختمان ازاصل متزلزل بود، بنای محکمی نخواهد داشت و آن تزلزلش هم به خاطر آن نیت است.

نیت اگرچیزی بود که درمقابلش دنیا را گذاشتیم آن وقت همیشه دنیا نصیب ماست، هیچ وقت ما به آخرت توجه نداشتیم، لذا قرآن هم نمی تواند هدایت کننده ماهم باشد، چون قرآن کسی را هدایت می کند که از متقین باشد
اولا نمازش را بخواند
ثانیا زکاتش راهم بدهد
ثالثا به آخرت هم اعتقاد داشته باشد.

استاد محمود امامی

۱۳
تیر

بسم الله الرحمن الرحیم

وقتی انسان آماده شد و خواست وارد ملکوت بشود قهرا باید به دنبال یک ملکوتی برود و اندیشه اش را در اختیار آن ملکوتی بگذارد ، همانطوری که آدم وقتی می خواهد مهندس بشود خودش را در اختیار یک کسی می گذارد که ذهنش را در ریاضی و… ببرد، وقتی می خواهد به ملکوت برود باید اندیشه اش را در اختیار یک ملکوتی بگذارد و وقتی که در اختیار او گذاشت و هر آنچه آن آقا دستور داد انجام داد و خوراک ملکوتی خورد چون آدم هرچه خوراک ملکی بخورد شیطان می شود، وقتی انسان خوراک ملکوتی خورد و با آن آقا در ملکوت نشست، کم کم ملکوتی می شود مثلا امروز یک ساعت و فردا دوساعت و... تا این که به تدریج آنقدر در ملکوت عالم به سر می برد تا این که دیگر از ملکوت خارج نمی شود .

ماقابلیت داریم که به ملکوت وارد شویم، یعنی عروج پیدا کردن. عروج یعنی مکانت پیدا کردن نه در یک مکان مرتفع برویم چون هر قدرهم بالا برویم باز هم فرقی نمی کندچون اینها همه نسبی هستند پس بالا رفتن یعنی بالا رفتن معنوی.

استاد محمود امامی

۱۳
تیر

بسم الله الرحمن الرحیم

توجه این چنینی وقتی حاصل شد آن وقت نیاز به امام آنچنانی دارد. آن امام هم مثل مسئول کاروان که دست مردم را می گیرد و به حج می برد امام هم اندیشه ها رامی گیرد وبه ملکوت می برد.

مأمومیت و امامیت وقتی معنا دارد که من به آن امام اقتدا بکنم و بدن و اندیشه ام تابع آن امام باشد. امامیت و مأمومیت لفظا فایده ندارد، با حرف، مأمومیت حاصل نمی شود بلکه باید مأمومیت بالفعل باشد. کمال، بالفعل کمال است نه بالقوه. مثلا شکوفه سیب را به عنوان سیب خوردن معنا ندارد لذا اگر به نیت سیب شکوفه را بخوری این به اندازه همین نیت است وبس.

پس اگر می خواهم پیشوایی آن حضرت را بپذیرم باید اقتدایم اکنون باشد و اندیشه ام را در اختیار آن آقا قرار بدهم و او آن اندیشه را می گیرد و ببرد به ملکوت عالم و اگر بپذیریم که ملکوت عالم بسم الله الرحمن الرحیم است اون آقا اندیشه ما را می گیرد و از این ملک که هرز همه جا پراکنده است به خوردنی و آشامیدنی و...  به آن وحدت اعطا می کند و آنچه از وحدت را اعطا می کند عبارت است از بسم الله الرحمن الرحیم.

وقتی وحدت اعطا شد آن آقا هم به اندازه ای که توانست زمام اندیشه اش را به آن آقا تحویل بدهد وارد ملکوت می شود مثل آن امام.

استاد محمود امامی